English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (677 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
repertoire U فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
monitored U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
pans U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan- U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan U حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
menus U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menu U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
nixie tube U یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
digitize U تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
video display unit U واحد نمایش تصویری
block diagram U نمایش تصویری سیستمها
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
off screen image U تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
dragging U روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
blast through alphanumerics U حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
desktop U الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
eighty column screen U صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
cross compiling assembling U روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
minimax U روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
unidirectional soldification U روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
DV I U سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
deep cycling U روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
padding U روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
composite video U واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
alpha beta technique U روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
keystone distortion U تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
backward U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
electronic U 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
graphics U تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
catastasis U حداعلی ومنتها درجه رل نمایش .+
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
frequency shift keying U روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
backward chaining U روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
sam U Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
axis U برای مختصات افقی در گراف
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
graphics U شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
texture mapping U 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
stepper U چیزی که برای پله بکار می رود
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
it is of no use to us U بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
white line U خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
polyonging U بکار بردن چند نام برای یک چیز
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
software mointor U برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
polyonymy U بکار بردن چند نام برای یک چیز
applied U برای هدف معین بکار رفته کاربسته
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
excipient U مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
cullet U خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
boast U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
boasted U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
boasts U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
published U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
level U تراز سطح افقی افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
wet blankets U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wetting U مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
buff stick U بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
court plume U پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
wet blanket U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
bipolar U روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
winched U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
winch U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
winching U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winches U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
additions U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
addition U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com